او حقیقت را برای همه ما فریاد زد: لیلی کول از دوستش ویوین وست وود یاد می کند

3 اسفند, 1401
 / 

مکان: یک اتاق هتل در نیویورک، یک صبح بهاری در سال 2013. من به عکسی از یک سرباز جوان خیره می شوم که کلمه TRUTH زیر لبخند آزمایشی اش با فونت سفید و جعبه قرمز رنگی شبیه باربارا کروگر که به ویوین چسبانده شده بود، خیره می شوم. تاپ DIY “انقلاب آب و هوا” برند وست وود.
باورنکردنی است که هیچ کس نمی داند این کیست. تو نمی دانی او کیست؟» ویوین با لحن نرم و با لحجه دربیشایری اش از من
می پرسد. وقتی سرم را تکان می دهم به طور شنیدنی نفس نفس می زند. “این شگفت انگیز است. حیرت آور. من اینجا هستم تا تلاش کنم و کاری در مورد او انجام دهم.” من به سرعت متوجه شدم که عکس مربوط به افشاگر چلسی منینگ است.
در کنار ویوین – اکنون و برای بیش از 30 سال از زندگی مشترک رنگارنگ آنها – همسرش، آندریاس کرونتالر، مدیر هنری باهوش و لطیف برند

ویوین وست وود، آندریاس کرونتالر و لیلی کول در مراسم جشن متگالا برای نمایشگاه “PUNK: آشوب به مد” در موزه هنر متروپولیتن در 6 می 2013 شرکت کردند. لری بوساکا

مد آنها ایستاده است. ما در مورد لباس لاستیک وحشی آمازونی که آنها برای من طراحی کرده اند تا در مراسم مت گالا امشب بپوشم و چیکو مندز، فعال لاستیک وحشی که در جنگ برای محافظت از جنگل های بارانی جان خود را از دست داد صحبت می کنیم. ویوین مثل همیشه با دقت گوش می‌دهد، سپس مشاهداتش را به اشتراک می‌گذارد و با اشاره دستانش را به نشانه تاکید می‌کند.
بعداً، آندریاس از در می‌گوید: «من دارم می‌روم پایین، ویوین.» او با لبخندی گستاخانه پاسخ می دهد: «تو باید یک دقیقه منتظر من باشی».  با شور و اشتیاق غیرقابل توقف وضعیت اسفناک منینگ را بازگو می کند، چشمان دریایی اش زیر امواج قرمزی که بر روی آنها کشیده شده است، می سوزد. نگاه او با توسل ناامیدانه به حقیقت نفوذ می کند. او ده ها سال است که حقایق را برای همه ما فریاد می زند
به همین دلیل است که در آوریل 2013، ویوین به نیویورک سفر کرد و دعوت Vogue را برای شرکت در Met Gala با تم پانک علیرغم تناقض‌های موجود پذیرفت. او و آندریاس اینجا هستند تا پیامشان را به بیشترین تعداد مخاطبان ممکن برسانند. “ما برای هدفی بیرون آمده ایم!” آندریاس به من اصرار می کند و با بازیگوشی بیان می کند که چگونه می توانم در مورد جنگل بارانی با دوربین ها صحبت کنم.
ساعاتی بعد، ما روی فرش قرمز مت گالا هستیم. ویوین با کنار گذاشتن انبوهی از دوربین ها، سؤالات هر مصاحبه‌کننده‌ای را به لوازم جانبی خود معطوف می‌کند: او به سی‌ان‌ان می‌گوید: «اینجا جواهرات بسیار خوبی دارم. من اینجا هستم تا از منینگ حمایت کنم. این مهمترین چیزی است که می خواهم بگویم.» این تنها چیزی است که او می گوید.
مد همیشه وسیله ای برای بیان ویوین بود که در دسامبر 2022 در سن 81 سالگی درگذشت. آنچه در دهه 1970 با موهای سیخ دار، “لباس لاستیکی ساخته شده از لوازم شرکت ها” و شعارهای تی شرت آنقدر تحریک آمیز شروع شد که او و شریک زندگی اش مالکوم مک لارن. ، تحت قانون انتشارات زشت 1959 تحت پیگرد قانونی قرار گرفتند که بعداً با طنز، ذوق و خلاقیت بیشتر تغییر شکل پیدا کرد. او لباس‌های ابریشمی می‌پوشید که طبقات بالا را تقلید می‌کرد. بدن برهنه 70 ساله‌اش را بر روی مبل ابریشمی مانند المپیای مانه برای یورگن تلر پهن کرد. هنگام برداشتن OBE خود به سمت دوربین چرخید در حالی که “به زیبایی” لباس زیر نداشت. و در سال 2020 در اعتراض به استرداد جولیان آسانژ به ایالات متحده، لباس قناری زرد در قفسی در بیرون خیابان داونینگ آویزان کرد. هلنا بونهام کارتر امروز در مراسم یادبود او گفت: “ویوین با در قالب یک پانک شروع کرد و به عنوان یک خانم به پایان رسید، بدون اینکه یک اینچ کم کند.”
فعالیت ویوین بدون محدودیت بود. ماموریت موسسه خیریه ای که او در اواخر عمرش تأسیس کرد، (بنیاد ویوین)، دامنه جاه طلبی او را به تصویر می کشد: «نجات جهان – توقف تغییرات آب و هوا، توقف جنگ، دفاع از حقوق بشر و اعتراض به سرمایه داری».
من و ویوین از طریق زبان کنشگری بصری به هم پیوند خوردیم: لباس آمازونی-لاستیک وحشی یکی از مجموعه همکاری‌های ما بود که شامل پوشیدن لباس پلاستیکی بازیافتی در مراسم اسکار و توزیع کارت‌های اعتراضی برای پناهندگان متاثر از تغییرات آب و هوایی بود. من برای نمایش لندن او یک رقص پاگان اجرا کردم. وقتی با هم به یک مراسم با ملکه الیزابت دوم رفتیم، او به من تاج کاغذی پیشنهاد داد تا بپوشم. در طول سال‌ها، ما موضوعات زیادی را مورد بحث قرار دادیم، اما به یاد نمی‌آورم که هرگز درباره مد بحث کرده باشیم.
در تفسیر پانک ، ممکن است بسیاری از این موضوع غافل شده باشند که تصویرسازی بصری تا حد زیادی وسیله‌ای برای انتقال پیام عمیق‌تر فلسفی و سیاسی بود، که در بسیاری از چهره‌های دیگر در طول زندگی او آشکار شد. جین کرل، دوست و همکار او برای بیش از 50 سال، با لهجه غلیظ بروکلینی خود به من می گوید: “پانک فقط یک پدیده بود.” “برند تغییر کرد، اما عناصر، مواد تشکیل دهنده و تعهد باقی ماندند.”

پس فلسفه او چه بود؟

او متفکری مستقل بود که هنر، ادبیات و سیاست را با یک نی نوشید و حباب‌هایی از ایده‌ها، طرح‌ها و نظریه‌ها را  به جهان دمید. جین به یاد می‌آورد: «زندگی برای او به شگفت‌انگیزترین وجه اغراق‌آمیز بود.
ویوین کار خود را به عنوان معلم مدرسه ابتدایی آغاز کرد و همیشه کنجکاو ماند و در سال های بعد تائوئیسم را مطالعه کرد. جین در آخرین مکالمه تلفنی آنها چنین می گوید: «وقتی او شروع به صحبت در مورد تائوئیسم کرد، خلق و خوی اوکاملاً تغییر کرده بود – انگار دنیا شروع به ایجاد نوعی حس برای او کرد. او طبیعت را آشکار کننده حقیقت می دانست.»
در مراسم یادبود او ، آندریاس ویوین  را به تائوئیسم تکرار کرد و گفت که “در پایان او بسیار به عشق فکر می کرد. که زندگی بدون عشق ارزشش را ندارد.» نوه ویوین، کورا، از همه خواست تا الهامات را به عمل تبدیل کنند – برای ادامه “فهرست کارهایی” که ویوین برای همه ما گذاشته است. کورا در حال اتمام مراسم گفت: “درون کیهان من نام تو را صدا می کنم.” همیشه می گفتی من فرشته تو هستم. اما تو فرشته من بودی.»
خیلی‌ها ویوین را ملکه پانک می‌خوانند، اما جین چندین بار به من گفت: «او برای من هاله ای برسر داشت ، نه  یک تاج.» او با یاد آوری رابطه  دوستی طولانی خودشان ،خاطراتی را با من به اشتراک می‌گذارد: «چیزی که بیشتر از او به یاد دارم این است که او واقعاً با وضوح قابل‌توجهی فهمید که همه داستان‌هایی دارند و او همیشه آماده شنیدن بود. او به طرز چشمگیری مهربان بود. اما در عین حال وفاداری او همیشه به حقیقت بود. او آشکارا با مردم صادق بود. او فکر می‌کرد که برای مردم بسیار مهم است که درک کنند که حقیقت مهم است.»
با به سال به سال 2013 و سنجاق سینه “حقیقت” ویوین بازمی گرداند. فرش قرمز به یک پلکان قرمز مخملی عظیم تبدیل می‌شود که آنا وینتور، رونی مارا و ریکاردو تیشی در بالای آن منتظر استقبال ما هستند. هر پله توسط مدل‌های زیبایی که لباس‌های پانک کلاسیک پوشیده‌اند، رزرو شده است، و با نزدیک شدن به ما، تشویق‌های جمعیت مثل یک امواج به ما برخورد می کند. ویوین سینه‌اش را بلند می‌کند – عکس منینگ را با خودش بلند می‌کند – و با ظرافت بالا می‌رود. تشویق ها بیشتر می شود و ویوین، لبخندش، شریک زندگی اش، سنجاق سینه اش و هاله اش را فرا می گیرد.

0 دیدگاه و نظر برای این نوشته موجود است

دیدگاه خود را درباره "او حقیقت را برای همه ما فریاد زد: لیلی کول از دوستش ویوین وست وود یاد می کند" بنوسید.