کلاژ اغلب بهعنوان یک تکنیک هنری کهن الگویی مدرن در نظر گرفته میشود. کلمه – از فعل فرانسوی coller به معنای «چسباندن» – برای اولین بار برای توصیف نوآوریهای کوبیسم پابلو پیکاسو و ژرژ براک استفاده شد که در سال 1912 شروع به چسباندن برشهای روزنامه و سایر مواد روی بومهای خود کردند. از آن لحظه، این روش ادامه پیدا کرد و هنرمندان از این عمل استفاده کردند. بریدن و چسباندن بهعنوان وسیلهای برای آوردن دنیای اطراف به ترکیبات غیرمنتظره و دگرگونکننده روی بوم، اعمال شد. اما این روایت همه آنچه اتفاق افتاد، نیست، نمایشگاهی جذاب در گالری ملی هنر مدرن اسکاتلند در ادینبورگ برگزار شد. با کمال تعجب اولین بررسی از نوع خود، «برش و چسباندن» نشان میدهد که کلاژ هم پدیدهای بسیار قدیمیتر از آن چیزی است که معمولاً تصور میشود و هم پدیدهای است که بسیار فراتر از مرزهای تاریخ هنر سنتی است.
تاریخچه کلاژ
هنرمندان ژاپنی از اوایل دهه 1100 شروع به چسباندن کاغذ روی ابریشم کردند. در اروپا، کلاژ کاغذ برای اولین بار در اروپا در دهه 1400 ثبت شد. در قرن بعد، از این تکنیک در کتابهای آناتومیکی مانند چاپ روی چوب لایهبندی پوست و رگ بر روی اندامهای داخلی، استفاده شد. در دوران ویکتوریا، کلاژ به شکل دفترچه یادداشت و کارتهای ولنتاین به یک سرگرمی بسیار محبوب تبدیل شد. بسیاری از خانمهای جوان حشرات را گرفته و با خشککردن و چسباندن آنها کارت پستالهای جذابی برای خود خلق میکردند به طوری که چارلز دیکنز نیز از آنها الهام گرفت و شروع به انجام کلاژهای ابتدایی کرد. او و بازیگر ویلیام مکریدی یک صفحه تاشو بزرگ با 400 حکاکی در هر دو طرف ایجاد کردند. (1) در سال 1912، هنر کلاژ در اثر هنری براک با عنوان ظرف میوه و لیوان ظاهر شد، جایی که او کاغذ دیواری تقلیدی با دانههای چوب را چسباند. به دنبال راه براک، پیکاسو شروع به اضافهکردن کاغذ روزنامه به نقاشیهای رنگ روغن خود کرد که به رویدادهای جاری در حال وقوع و همچنین طناب چسباندن لبه برخی از بومها اشاره میکرد. (2) کلاژ همیشه یک سرگرمی صرف نبود. عکاسان اولیه روشی را توسعه دادند که تصاویر را به هم متصل میکردند. (1) علیرغم اینکه ریشههای این هنر که به صدها سال قبل بازمیگردد، این شکل هنری تجدید حیاتی چشمگیر داشت و گفته میشد که به دلیل زیباییشناسی منحصربهفردش به عنوان یک شکل هنری جدید وجود دارد. با شروع در دوره مدرنیسم ، قبل از اینکه به دنیای هنر معاصر سوق پیدا کند، هنر کلاژ تغییرات زیادی را متحمل شده است زیرا هنرمندان بیشتری شروع به کشف آن کردند. (2)
انواع کلاژ چیست؟
چهار شکل و تکنیک هنری متمایز دیگر در ارتباط با کلاژ وجود دارد. علیرغم تفاوتهایشان، یک موضوع تکرار شونده در هر سبک وجود دارد – ضد زیباییشناسی و حس ارتقای روزمره به قلمرو هنر عالی، که بسیاری از جنبشهای آوانگارد اوایل قرن بیستم را تعریف کرد. کلاژ در تمام اشکالش به عنوان یک رسانه انقلابی عمل میکند که استانداردهای بالای هنری را به چالش میکشد و فرهنگ بورژوازی را رد میکند.
Papier collé
Papier collé بهعنوان «کاغذ چسبانده شده» ترجمه میشود و به استفاده انحصاری از کاغذ چسبانده شده روی یک سطح صاف اشاره دارد، برخلاف کلاژ که از مواد مختلف استفاده میکند. پیکاسو و براک هر دو در پایان سال 1912 و آغاز سال 1913 کتابهای کاغذی میساختند و اغلب از بریدههای روزنامه بهعنوان راهی برای محوکردن تمایز بین هنر عالی و روزمره استفاده میکردند.
کالکشنها
کالکشنها اشیایی را در ترکیببندیهای سه بعدی پیدا کردند. این فرآیند در اصل از سوررئالیستهایی الهام گرفتهشد که بر اساس نوشتههای زیگموند فروید در مورد رویاها و ناخودآگاه اشیاء پوچ میساختند. اولین نمونه از این روش، زندگی بیجان پیکاسو است که سنت نقاشی طبیعت بیجان را به فضای سه بعدی گسترش داد. روش مونتاژ در ادامه الهام بخش هنرمندان دادا مانند کورت شویترز شد که از اشیاء و مواد یافتشده ترکیبات در مقیاس بزرگ را با ترتیبات غیر سلسله مراتبی و بی معنی خلق کردند.
دکلاژ
Décollage یک کلمه فرانسوی به معنای جداکردن است که شامل پارهکردن پوسترهای تبلیغاتی ساختهشده برای نشاندادن تصاویر و کلمات ریز است. این اصطلاح تا حد زیادی با جنبش نورئالیسم که در سال 1960 تأسیس شد، مرتبط است.
مونتاژ / فتومونتاژ
دو اصطلاح آخر مونتاژ و فتومونتاژ هستند. مونتاژ عمل جمعآوری تصاویری است که در یک ترکیب بندی به یکدیگر مرتبط هستند. فتومونتاژ همان فرآیند است اما بالعکس. فتومونتاژ میتواند ابزاری قدرتمند برای تفسیر اجتماعی باشد، زیرا هنرمندان تصاویر را از رسانههای جمعی دستکاری و ویرایش میکنند تا با آنها بازی کنند یا معنای آنها را بازسازی کنند. (3)
هنر کلاژ و دادائیسم
ویژگی ذاتی دادا در مورد تکنیک کلاژ وجود دارد. استفاده آن از مواد پیشساخته یا آماده اهمیت مهارت هنری را نفی میکند و این واقعیت که کلاژ اغلب از تبلیغات و روزنامه نگاری تولید انبوه تهیه میشود، مرزهای بین فرهنگ «بالا» و «کم»[1] را از بین میبرد. همچنین، عمل ساخت کلاژ به معنای واقعی کلمه شمایلشکن (به یونانی «تصویر شکن») است. بریدن منبع به معنای رد جهان بینی آن، اختلال در شیوه سازماندهی اطلاعات آن روزنامه، آن متن علمی، یا آن آگهی و امتناع از ایدهها یا دستورالعملهایی است که قصد انتقال آن را داشته است. در نهایت، ترکیب مجدد این عناصر به میل هنرمند برای شکلدادن و خلقکردن مجدد به جهان میدهد، که برای دادائیستها اغلب منجر به تصاویری میشود که از طنز عجیب تا کاملاً ناراحتکننده را شامل میشود. (4)
کلاژ معاصر
بسیاری از هنرمندان کلاژ موفق در سبک فتومونتاژ کار میکنند. بنجامین وست از رابطه بین فعالیت انسان و طبیعت الهام گرفته شده است. او از فتومونتاژ استفاده میکند تا نشاندهد چگونه عناصر طبیعی و انسانساخت با هم تعامل دارند و اغلب در کنار هم قرار میگیرند. در سریال West’s Processed، او عناصر طبیعی مانند گل را با قطعات مکانیکی یا صنعتی ترکیب میکند. این فرآیند به جان هارتفیلد، هنرمند دادا برلین که فرآیند فتومونتاژ را پایهگذاری کرد، ادای احترام میکند. هارتفیلد به Dada Monteur – Dada Mechanic – ملقب شد تا استفاده او از قیچی و چسب برای ایجاد کلاژ، کالکشنها و فتومونتاژها، به جای نقاشی با قلم مو، بهعنوان یک عمل شورشی طلقی شده باشد.
همچنین از دیگر آثار کلاژ، اثر نوستالژیک کریم ریزک متولد استرالیا است که نباید از دست داد. ریزک در سطح بینالمللی به دلیل سبک بسیار متمایز کلاژ خود بهعنوان یک هنرمند ترکیبی شناخته شده است. نوستالژی نقش کلیدی را در آثار با رنگ گرم زیبای او بازی میکند، که دارای مواد قدیمی مانند کارت پستال و بریدههای کتاب است تا شما را به گذشته برگرداند. (4)
هنرمندان مطرح کلاژ
-هانا هوچ
مشهورترین اثر Hannah Höch، با عنوان « برش با چاقوی آشپزخانه دادا از طریق آخرین دوران فرهنگی وایمار»، آرمانها و تکنیکهای او را در ترکیب نشان میدهد. این اثر کالکشنی از بریدههای روزنامه، کدهای نژادپرستانه و جنسیتی را که از آلمان وایمار حمایت میکنند، به چالش میکشد. هوخ در طول زندگی حرفهای خود جایگاه به حاشیه رانده شده زنان در آلمان قرن بیستم را به چالش کشید. او مجلات مد، مجلات مصور و عکاسی را گردهم آورد تا پیشگام شکلی باشد که نشان میدهد خود هنر میتواند از درهم و برهمی روزمره زندگی مدرن جمعآوری شود.
کورت شویترز
برخلاف دیگر هنرمندان دادا، شویترز در برلین مستقر نبود، بلکه در هانوفر کار میکرد تا زمانی که نازیها او را از آلمان تبعید کردند، زمانی که او برای زندگی در منطقه دریاچه در انگلستان آمد. شویترز در طول مونتاژها، کلاژها و کالکشنهای خود، مفهوم «مرز» را توسعه داد – « ترکیب، برای اهداف هنری همه مواد قابل تصور» – که در آن او استدلال کرد که اشیاء یافت شده روزمره از جمله چوب، گچ تخته، چرخ، پنبه از نظر بیان با نقاشی برابر هستند.
رائول هاسمن
دوست شویترز، هاسمن در سال 1923 نقاشی را رها کرد و کار خود را بر روی عکاسی متمرکز کرد. او دستگاهی به نام Optophone اختراع کرد که فرمهای کالیدوسکوپی را به موسیقی تبدیل میکرد. علاوه بر شعر صوتی، آثار هاسمن شامل عکسها، رایوگرامها و پیکتوگرامها میشود.
من ری
اگرچه به طور غیررسمی با جنبشهای دادا و سوررئالیستی مرتبط بود، من ری هنرمند آمریکایی به طور چشمگیری در عکاسی آوانگارد، مد و پرتره، بهویژه با پرترههای خورشیدی و ایزومورف خود از لی میلر، کمک کرد. فتومونتاژهای ری، مانند نوردهیهای متعدد او از آلیس پرین، معروف به کیکی دو مونپارناس، و دورا مار، با زنانگی و فرم بازی میکند.
آیلین آگار
هنرمند بریتانیایی آیلین آگار یکی از تنها اعضای زنی بود که با شرایط هنری خودش و نه صرفاً به عنوان یک مدل جهت سرگرمی، در گروه سوررئالیست پذیرفته شد. آثار آگار نیز مانند آثار هوخ، نقد اجتماعی است و طنز و کنایه را نشان میدهد. در «سنگهای قیمتی»، او نمایهای کلاسیک برشخورده را روی صفحه کاتالوگی که جواهرات عتیقه را نشان میداد قرار میدهد.
جوزف کرنل
تحت تأثیر سوررئالیستها، کورنل با کار پیشگام خود در کالکشن کلاژ به مسیرهای جدیدی سوق یافت. کرنل در نیویورک زندگی میکرد و هر روز مواد لازم برای هنر خود را از کتابفروشیها و عتیقه فروشیهای منهتن جمعآوری میکرد. او بیشتر به خاطر جعبههای چوبی پیچیدهاش، پر از سنگنگارهها، پرندگان رنگارنگ و دیگر چیزهای بیاهمیت معروف است.
نانسی اسپرو
درگیر شدن نانسی اسپرو با دغدغههای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی در طول زندگی حرفهای خود به عنوان یک هنرمند در نیویورک، به بهترین وجه در کلاژ او بر روی کاغذ «یادداشتها در زمان» نشانداده شده است. این کلاژ فریز مانند با الهام از طومارهای یونانی و داستان تروا از بیست و چهار صفحه تشکیلشده است که طول هر کدام 9 فوت است که با 96 نقل قول، از جمله شعر HD، و چندین فیگور زن، مشخص شده است. این یک جشن بزرگ غیر روایی از فرم زنانه است، اما همچنین مبارزه زنانه علیه کلیشههای سیاسی را مستند میکند.
جان استزاکر
هنرمند بریتانیایی جان استزاکر در سال 1973 در مدرسه هنر اسلید تحصیل کرد و به تولید آثاری پرداخت که برتری هنر پاپ را به چالش کشید. کلاژهای استزاکر بیاحترامی هستند. استفاده او از پرترههای پر زرق و برق دهه 1950، از مردان و ستارگان هالیوودی که با کارت پستال مناظر و چهرههای دیگر ترکیب شدهاند، تأثیر عجیبی دارد. در سال 2012، Stezaker جایزه عکاسی Deutsche Börse را با استقبالی متفاوت دریافت کرد، زیرا تعدادی از منتقدان این سوال را مطرح کردند که آیا یک هنرمند مفهومی – که با تخریب عکسها سر و کار دارد – میتواند یک جایزه معتبر عکاسی را دریافت کند و ثابت کند که کلاژ بهعنوان یک شکل هنری همچنان ادامه دارد.
جسی تریس
با استفاده از مجلات و کتابهای قدیمی، جسی تریس آثاری سورئال و ساده خلق میکند و اغلب استفاده از تصاویر فضا و کودکان برای ایجاد چشماندازی بینظیر از زندگی روزمره مشاهده میشود.
آنگرت سولتاو
هنرمند آلمانی آنگرت سولتاو با استفاده از عکسهایی از صورت و بدن خود که با نخ سیاه دوخته شدهاند، کلاژ میسازد و با مسائل صریح به شیوهای تخیلی روبرو میشود. (5)
[1] فرهنگ بالامعمولاً به مجموعه ای از محصولات فرهنگی، عمدتاً در هنر، اطلاق می شود که توسط یک فرهنگ بیشترین احترام را قائل هستند. در مقابل، فرهنگ پایین به مواردی مانند مجلات شایعه پراکنی، تلویزیون واقعیت، موسیقی عامه پسند، روزنامه نگاری زرد اشاره دارد.
نویسند: لعیا محمدباقری