مغلطه‌ای به‌ نام استایل هنری!

شیوه هنری در استایل

هنگامی صحبت از استایل هنری می‌شود نخستین گزینه‌ای که به ذهن ما خطور می‌کند چاپ‌های طرح دار با نقوش گوناگون در پوشاک‌ها، اکسسوری بسیار، پوشاک‌های گشاد، ساخته‌های دست‌ساز، رنگ‌های شاد، پارچه‌های ظریف، پوشاک منحصربه‌فرد، نوآورانه و غیرمعمول است؛ اما به‌راستی تعریف و شکل دقیق استایل هنری چیست و آیا اساساً چنین استایلی وجود دارد؟ آیا فرمت پوششی و معینی که از دیگر فرمت‌های پوششی قابل‌تشخیص و شناسایی باشد، می‌توان تعیین کرد و یا نشان داد؟ و آیا در تعریف آن می‌توان به یک نتیجه ثابت رسید؟

توضیحات مشترک و مشابه در سایت‌های مختلف محتوایی فشن، در مورد استایل هنری به شرح زیر است که این نوشتار در پی رد و عدم قبول آن‌ها، سؤالاتی مطرح می‌نماید. اولین توضیح چنین می‌گوید که در صنعت مد استایل هنری به سبکی از لباس پوشیدن اطلاق می‌شود که در آن آیتم‌ها، رنگ و دیگر عناصر متأثر از مبانی هنرهای تجسمی شکل‌گرفته باشند. مبانی هنرهای تجسمی شامل قانون‌ها، ابزار یا خطوط راهنمایی هستند که هنرمندان به‌کار می‌برند تا به‌گونه‌ای زیبایی‌شناسانه عناصر هنر را در یک اثر هنری سازمان دهند و با یکدیگر آمیخته کنند و اثری خوشایند و بامعنی پدید آید. ازجمله مبانی هنرهای تجسمی می‌توان به هارمونی، کنتراست، تناسب و تعادل اشاره کرد؛ حالا سؤال اینجاست که به‌طورکلی در هیچ دیزاین و طرحی چه در هنر و چه در فشن، آیا اثر یا لباسی وجود دارد که از مبانی هنرهای تجسمی بهره نبرده باشد؟! اگر مدافعان این استایل صرفاً با این استدلال که لباس هنری حتماً تعادل دارد از وجود و معنای آن دفاع می‌کنند، آیا این تعادل در لباس‌های سایر سبک‌ها وجود ندارد؟! آیا سبک کلاسیک که بنیانش بر تعادل، تناسب و هارمونی است هم استایل هنری تلقی می‌شود؟ اگر آری، آن‌وقت این دوگانگی دسته‌بندی را چطور حل می‌نمایند؟! آیا هنرهای تجسمی فقط رعایتشان مهم است و عدم رعایتشان مهم نیست؟ یعنی عدم وجود تعادل در یک اثر هنری و فشنی آوانگارد یا سورئال غیرمهم و بی‌معناست؟!

استریت استایل، عکس از پریسا حیدرپور

دومین توضیح چنین می‌گوید که به لحاظ آزادی و خلاقیتی که در استایل هنری وجود دارد می‌توانیم این استایل را بسیار به استایل آوانگارد نزدیک بدانیم؛ اما این دو استایل هم تفاوت‌هایی با یکدیگر دارند از این نظر که در استایل هنری عناصر بر پایه‌ی مبانی هنرهای تجسمی با یکدیگر ترکیب می‌شوند درحالی‌که در استایل آوانگارد هیچ قانونی وجود ندارد.

آیا واقعاً استایل آوانگارد هیچ قانونی ندارد؟! آیا این گفته جز از قلم‌های بی‌سواد و ناآگاه تراوش می‌شود؟ پس طبق این گفته‌ها استایل هنری بر مبانی هنرهای تجسمی خود را ارائه می‌دهد و حتماً واجد تعادل، تناسب و غیره است، آن‌وقت چطور می‌تواند بسیار به آوانگارد نزدیک باشد؟!

سومین توضیح چنین می‌گوید که استفاده از صنایع‌دستی در استایل هنری است؛ پته‌دوزی، مکرومه‌بافی، ترمه‌بافی، چرم‌های دست‌دوز، زردوزی، گل‌دوزی، سنگ دوزی و مروارید‌دوزی، بافتنی، قلاب‌بافی، ملیله‌دوزی و منجوق‌دوزی، نقاشی روی پارچه، چاپ‌های دستی و دوخت‌های سنتی همه تزئیناتی است که بر روی لباس‌های هنری می‌بینید؛ اگر این پارچه سازی سنتی و بومی که بخش مهمی از صنایع‌دستی هر جامعه‌ای شامل می‌شوند را یکی از پارامترهای اساسی استایل هنری می‌دانند، پس آن‌وقت دسته‌بندی استایل اتنیک و همچنین وینتیج و رترو چه می‌شود؟ آیا باز دچار چندگانگی دسته‌بندی‌ها نمی‌شویم؟!

استریت استایل، عکس از پریسا حیدرپور

توضیح توصیه‌وارانه دیگری هم وجود دارد که می‌گوید اگر هم در میان شاخه‌های مختلف صنایع‌دستی و هنرهای تجسمی مهارتی ندارید با تکیه‌بر ذهن خلاقتان دست به انتخاب و ترکیب آیتم‌های مختلف برای درخشش در استایل هنری خود بزنید؛ اگر طبق توضیحات قبلی، بنیان استایل هنری بر رجوع و استفاده از مبانی هنرهای تجسمی است، چطور در این توصیه تا این حد نادیده گرفته‌شده و به ناگاه چنین نامهم شده است؟! اساساً چه میزان از افراد جامعه واقف به هنرهای تجسمی هستند که در پی آن در استایل و لباسشان باشند؟!

در محتوای دیگری چنین توضیحی وجود دارد که می‌گوید این سبک مدرن و خاص می‌باشد پس اگر از دوستداران این سبک هستید باید به طراحی، هنر و خلاقیت علاقه‌مند باشید. در این سبک از هیچ قانون خاصی پیروی نمی‌شود و محور اصلی در سبک هنری خلاقیت و نوآوری می‌گردد، البته به دلیل خلاقیت و مدرن بودن به‌نظر برخی افراد ممکن است کمی عجیب باشد. بالاخره این استایل قانون دارد یا ندارد؟ آیا درنهایت به تعبیر شما این استایل از مبانی هنرهای تجسمی بهره می‌برد و یا از هیچ قانون خاصی پیروی نمی‌کند؟! در این توضیح مدرن بودن به چه معناست و اساساً کدام وجه از مدرنیته یا هنر مدرن در این استایل حضور و وجود دارد؟ آیا بکار بردن بلاتکلیف و نابجای واژه مدرن در این توضیح ره به‌جایی می‌برد؟!

لذا چنین دسته‌بندی و استایلی همان‌طور که تعاریفش بی‌معنا، سردرگم می‌نماید وجود ندارد. استایل هنری صرفاً یک نام‌گذاری غلط و ناآگاهانه برای فرمت‌هایی از پوشش است که خود در دسته‌بندی‌های معین دیگری قابل جایگذاری و بررسی هستند. درنتیجه مغلطه‌ای تحت عنوان استایل هنری نه تعریفی منسجم و درست و نه شکل و فرمت بصری دقیقی دارد؛ لذا چنین استایلی وجود ندارد!

استریت استایل، عکس از پریسا حیدرپور

نویسنده: پریسا حیدرپور

0 دیدگاه و نظر برای این نوشته موجود است

دیدگاه خود را درباره "مغلطه‌ای به‌ نام استایل هنری!" بنوسید.