بسیاری از داستانهای یونانی در طی زمان به خاطر جنگها از بین رفتهاند و یا به دلیل اینکه از طریق سنتهای شفاهی منتقل میشدند در طول زمان فراموش شدهاند. داستان های یونان باستان سالهاست که موضوع مطالعه عمیق دانشگاهی بوده است؛ محققانی که اسطورهشناسی تطبیقی را مطالعه میکنند، مضامین جهانی بسیاری را در اسطورههای دنیا یافتهاند که به توضیح قدرت ماندگاری این داستانها کمک میکند. برخی بر این باورند که این داستانها برای نشان دادن الگوهای اخلاقی از طریق نشان دادن مطلوبیت رفتارهای خوب و مجازات برای اعمال ایجاد شدهاند. نظریه دیگری ادعا میکند که این اسطورهها گزارشهای تحریف شدهای از رویدادهای تاریخی هستند؛ براساس این نظریه داستاننویسان بهطور مکرر به شرح گزارشهای تاریخی میپردازند تا زمانی که چهرههای موجود در آن روایتها به مقام خدایان دست یابند. این نظریه به اسم اسطورهشناس «Euhemerus»، «euhemerism» نامگذاری شده است که پیشنهاد کرد خدایان یونانی از افسانههای مربوط به انسانها پدید آمدهاند. برخی دیگر از نظریهها اسطورهها را بهعنوان تمثیلی برای پدیدههای میگیرند: آپولو[1] نمایانگر خورشید، پوزیدون[2] نماینده آب و غیره. براساس نظریه دیگری، اسطوره ها بهعنوان تمثیلی برای مفاهیم فلسفی یا معنوی آغاز شدهاند برای مثال آتنا[3] نشان دهندهی قضاوت خردمندانه، آفرودیت[4] نشان دهنده میل و اشتیاق است. به همین ترتیب، برخی از متفکران ادعا کردهاند که اسطورهها از شخصیت بخشی به اشیا و نیروها ناشی میشوند. به عقیده این متفکران، گذشتگان پدیدههای طبیعی مانند آتش و هوا را میپرستیدند و به تدریج برای آنها شخصیتهای خداگونه به وجود آوردند. بنابراین، آنها رویدادهای طبیعی را بهعنوان اعمال شخصی خدایان توصیف میکردند که در نهایت منجر به ایجاد اسطوره ها شد.
روانشناس معروفی بنام کارل یونگ[5]، که کارش نه تنها در روانپزشکی بلکه در انسان شناسی، باستان شناسی، ادبیات، فلسفه و مطالعات دینی نیز تاثیرگذار بوده است، معتقد بود که اسطورهها و رویاها بیانگر «ناخودآگاه جمعی» هستند؛ زیرا آنها ایدههایی اصلی را بیان میکنند که بخشی از نوع بشر بهعنوان یک کل است. به عبارت دیگر، اسطوره ها بیانگر حکمتی هستند که از نسلی به نسل دیگر، از طریق تکامل یا از طریق برخی فرآیندهای معنوی منتقل شده است. برای یونگیها، این خاستگاه مشترک در ناخودآگاه جمعی، توضیح میدهد که چرا اسطورههای جوامع مختلف میتوانند بهطرز شگفت انگیزی مشابه باشند. یک تحلیل یونگی از اساطیر کلاسیک ادعا میکند که خدایان و الههها، کهن الگوها و ویژگیهای مشترک انسانی را بیان میکنند که در تفکر انسان در همه جا مشترک است. طبق این نظریه مطالعه داستانهای گذشته به ما کمک میکند تا با تجربههای انسانی امروز نیز آشنا شویم.
با ذکر اسطورههای یونانی، بسیاری به داستانهای مبهم خدایان و الههها، جانوران عجیب و غریب وحشی و وظایف دیوانه کننده قهرمانان فکر میکنند. اما این چیزی نیست که اسطورههای یونانی درمورد آن صحبت میکنند؛ این اسطوره ها فقط افسانه نیستند، داستان هایی با هدف و دلیل هستند. این اسطوره ها اطلاعاتی درمورد چگونگی زندگی و چگونگی دستیابی به خوشبختی و هماهنگی در اختیار یونانیان قرار دادند. آنها برای ارائهی آموزههای اخلاقی ارزشمند به مخاطبان اصلی خود ایجاد شدهاند که علیرغم تغییرات شدید و تنوع در رفتارها و نگرشهای بشر، هنوز هم تا به امروز معتبر هستند.
اودیسه هومر به ما نشان میدهد که رهبری حریصانه، بیبند و بار و غیرمسئولانه، زندگی جمعی را برای همه غیر قابل تحمل میکند؛ در مقابل رهبران خوب به تعهدات خود درقبال مردم خود احترام میگذارند. هومر در این داستان ما را تشویق میکند که رهبران و الگوهای خود را با دقت انتخاب کنیم. داستان ایکاروس[6] که پدرش دایدالوس[7] را نادیده میگیرد و سپس پرواز بیش از حد نزدیک او به خورشید که منجر به مرگش میشود، نمونهای از یکی از افسانههایی است که اهمیت احترام به بزرگان و ارزش تجربه را به ما نشان میدهد. داستان آشیل[8] قهرمان ایلیاد، حماسه دیگر هومر، که کاملا قدرتمند بود و تنها نقطه ضعفش پاشنهاش بود، به ما میگوید که حتی در بهترین حالتهایمان نیز نقاط ضعفی داریم و یک نقص کوچک میتواند ما را از رسیدن به اهدافمان بازدارد.
کالکشنهای فشن با الهام از یونان باستان
داستانهای یونان باستان دنیای مد را مجذوب خود کرده است. در صنعت مد همه چیز درمورد داستانسرایی است و چه داستانهایی بهتر از داستانهای یونانیان؟ زیبایی اثیری الهه های یونانی و قدرت شدید جنگجویان اساطیری به روشهای بیشماری بر مد تاثیر گذاشته است؛ از سیلوئتهای دراپه زیبای لباسهای یونانی گرفته تا استفاده از تزئینات و گلدوزیهای پیچیده. موجودات افسانهای مانند: گریفین، سنتور و پگاسوس الهامبخش همه چیز از چاپ گرفته تا جواهرات بودهاند، درحالی که زرههای قهرمانان اساطیری برای طراحی اکسسوریهای جسورانه استفاده شدهاند.
بسیاری از طراحان، اساطیر یونان را بهعنوان منبع الهام برای مجموعه های خود پذیرفتهاند. برخی از طراحان رویکردی تحتاللفظی دارند و از نقوش و تصاویر یونان باستان در طرح های خود استفاده میکنند، درحالی که برخی دیگر رویکردی انتزاعیتر دارند و از داستانها و مضامین اساطیر یونان بهعنوان نقطه شروعی برای فرآیند خلاقیت خود استفاده میکنند. برخی از مشهورترین طراحان جهان در مجموعههای خود از اساطیر یونانی الهام گرفتهاند، برای مثال الکساندر مککوئین[9] فقید بهخاطر طراحی های نمایشی خود که بسیاری از آنها را از اساطیر یونان باستان الهام گرفته بود، شهرت داشت. همچنین ژان پل گوتیه[10] برای دههها نقوش یونانی را در طرحهای خود گنجانده است و مری کاترانتزو[11]، از داستانها و مضامین اساطیر یونان بهعنوان نقطه شروع بسیاری از مجموعه های خود استفاده کرده است.
الکساندر مککوئین
کالکشن بهار/تابستان 2010 به نام «آتلانتیس افلاطون»، با 46 قطعه بصورت زنده در showstudio.co پخش شد. مدلها با لباسهای کوتاه، پوشیده شده با طرحهای خزندگان و چاپهای دیجیتالی، همراه با کفشهای معروف آرمادیلو وارد صحنه شدند. طیف رنگی لباسها از سبز و قهوهای شروع شد و سپس به سمت آبی و مشکی رفت. مککوئین در یک بیانیهی مطبوعاتی دربارهی پیشبینی آخرالزمانی از فرو پاشی اکولوژیکی آینده جهان میگوید: «بشر از موجوداتی تشکیل شده است که از دریا تکامل یافتهاند و ممکن است با آب شدن قلههای یخی، به آیندهای زیر آب برگردیم.» آتلانتیس افلاطون بهعنوان بهترین مجموعه او و لحظهای کلیدی در دنیای مد شناخته میشود. این مجموعه تئوریهای تکامل داروین را با فلسفه افلاطون ادغام میکند. در صحنهی رانوی دوربینها روی بازوهای رباتیک غولپیکر مدلها را، که مانند ارتشی آندروژنی از دورگه انسان، حیوان و بیگانه هستند، همراهی میکنند.
الکساندر مککوئین همچنین در مجموعه دیگر خود به نام «نپتون»[12] در بهار 2006 تاثیراتی از یونان و روم باستان گرفت؛ هرچند این مجموعه با نمایش های قبلی او متفاوت بود و بیشتر جنبهی تجاری داشت. این نمایش در ابتدا با کت و شلوار، دامن و پیراهنهای مشکی همراه با جورابشلواریهای مات مشکی شروع شد و سپس با لباسهای لمه نقرهای و پیراهنهای سفید و طلاییِ جواهردوزی شده که طبق گفته مککوئین از الهههای یونانی الهام گرفته شده بودند، ادامه یافت. مککوئین برای القای حس جادویی خدای دریا، نپتون، و تلاطم اغواکنندهی دریا مجموعه را با موسیقیای از میسی الیوت[13]، آرتا فراتا فرنکلین[14] و سوزی کواترو[15] و عناصر نئوکلاسیک مانند ستونها، اسبهای دریایی و ققنوس همراه کرد.
ولنتینو[16]
هنگام فکر کردن به مجموعههایی که از یونان باستان الهام گرفته شدهاند اغلب لباسهای دراپه و یا سیلوئتهایی شبیه به «توگا» (لباسهای روم باستان که دور بدن پیچیده میشدند و روی شانه انداخته میشدند) به ذهن میآیند؛ اما پیرپائولو پیچولی[17] در اولین مجموعه انفرادیِ ولنتینو خود، کوتور بهار/تابستان 2017، به این فکر کرد که: «اسطورههای یونانی آغاز نامگذاری احساسات انسانیاند.» بنابراین او لباس هایی با الهام از الهه های مختلف و ویژگی های منحصربهفرد آنها را طراحی کرد؛ برای مثال لوک 45 را به نام پسیتیا[18]، یکی از سه فضیلت و مدیتیشن شخصی، نامگذاری کرد. مرواریدهای دستدوز و گلهای درخشان گلبهی در این لباس باغی آرام را تداعی میکنند.
لوک 47 نیز داستان مخصوص به خود را دارد. این لوک که یک پیراهن شنلدارِ کرم رنگ است پاندورا[19] نام گذاری شده است. در اسطورههای یونانی، پاندورا اولین زنی بود که توسط خدایان خلق شد. او یک روز سادلوحانه در جعبهای را باز کرد که حاوی تمام بدیها در جهان بود. این لباس از دور یک لباس ابریشمی و درخشان است؛ اما اگر دقیقتر نگاه کنید، پاندورا را میبینید که در میان گلها و کریستالها با در حالی که یک کوزه را در دست گرفته، گلدوزی شده است.
ژیوانشی[20]
الکساندر مککوئین کالکشن بهار/تابستان اوت کوتور 1997 ژیوانشی را با الهام از داستان «پشم طلایی»[21]، یکی از اسطورههای یونانی، طراحی کرد. پشم طلایی در واقع پشم یک قوچ بالدار طلایی است که نماد قدرت و پادشاهی است. هنر داستان سرایی مککوئین در سرتاپای مدل ها و دکور سالن درک میشد. در تمام طول فشنشو مدلهایی در لباس کیوپید[22] (از خدایان یونانی) در مقابل دکورهایی با الهام از معماری یونان باستان نشسته بودند. مدل های با لباسهایی سفید و طلایی که به شدت ظریف و دقیق دوخته شده بودند، به روی صحنه فرستاده شدند. بسیاری از لباسها با قطعات طلایی همراه شده بودند که حسی نظامی و سزاری را متنقل میکردند. قسمت قابل توجه این مجموعه، سرپوشها و مدل موهای طلایی و مارپیچی بودند که همگی از شاخهای قوچ الهام گرفته شده بودند.
ماری کاترانزو
ماری کاترانزو کالکشن بهار/تابستان 2020 را برای جمعآوری کمکهای خیریه برای کودکان سرطانی یونان به پا کرد. این فشن شو در معبد تاریخی «پوزیدن» در یونان برپا شد. کاترانتزو دربارهی این کالکشن میگوید:«من میخواستم از ایدههایی استفاده کنم که در قرن پنجم پیش از میلاد، زمانی که معبد ساخته شد، متولد شدند: فلسفه، الهیات، زیستشناسی، نجوم، مثلثات. این ایدهها بسیار انتزاعی هستند؛ کلماتی هستند که 2500 سال پیش در اینجا متولد شدند و بسیار شگفتآور است که امروزه نیز قابل درک هستند.»
در تمام لباسهای این کالکشن این مفاهیم به چشم میخورد برای مثال، روی یکی از لباسها نشان جهانی پزشکی، مار پیچیده شده به دور عصا، نقرهدوزی شده بود. لباس پلیسه دار دیگری شبیه به «پپلوس» (لباسهای یونان باستان) با بالاتنهای یه شکل ترازو، اشاره به عدالت دارد. همهی لباسها با موجودیت خاص خود را داشتند و به نحوی به فرهنگ یونان باستان اشاره میکردند.
نویسنده: ساغر احمدی
دبیر محتوایی وبسایت: غزل وفا
پانویس:
[1] Apollo [2] Poseidon [3] Athena [4] Aphrodite [5] Carl Jung [6] Icarus
[7] Daedalus [8] Achilles [9] Alexander McQueen [10] Jean Paul Gaultier
[11] Mary Katrantzou [12] Neptune [13] Missy Elliot [14] Aretha Franklin
[15] Suzi Quatro [16] Valentino [17] Pierpaolo Piccioli [18] Pasithea
[19] Pandora [20] Givenchy [21] Golden Fleece [22] Cupid
منابع:
- https://pressbooks.pub/iagtm/chapter/article-why-study-greek-mythology/
- https://www.stmaryscalne.org/blogs/is-greek-mythology-still-relevant-today-in-our-modern-world%E2%80%AF/
- https://mavesapparel.com/blogs/greece-fashion-history/mythical-inspirations-greek-mythology-in-fashion#:~:text=Greek%20mythology%20continues%20to%20be,inspire%20new%20and%20exciting%20designs.
- https://www.vogue.com/fashion-shows/spring-2010-ready-to-wear/alexander-mcqueen
- https://greekherald.com.au/culture/art-design/mind-mythos-muse-the-greek-side-of-alexander-mcqueen-at-the-ngv/
- https://www.vogue.com/article/valentino-spring-2017-couture-pierpaolo-piccioli-greek-mythology-pandora-gown
- http://www.vogue.com/fashion-shows/spring-2020-ready-to-wear/mary-katrantzou
- https://www.vogue.com/fashion-shows/spring-2006-ready-to-wear/alexander-mcqueen
- http://www.vogue.com/fashion-shows/spring-1997-couture/givenchy